شعر عشق
عشق یعنی سر به در آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی در جهان رسواشدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن و ساختن عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی با پرستو پر زدن عشق یعنی آب بر آذر زدن
عشق یعنی سوز نی آه شبان عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعر دل سوخته عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن عشق یعنی رسم دل برهم زدن
عشق یعنی بیستون کندن به دست عشق یعنی زاهد اما بت پرست
عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعن قطر و دریاشدن
عشق یعنی یک شقایق قرق خون عشق یعنی درد و سختی در درون
عشق یعنی یک تبلور یک سرود عشق یعنی یک سلامو یک درود